معنی خرد کردن در فرهنگ لغت
خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی خرد کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید - خرد کردن پول ؛ پولی با قیمتی بیشتر را بچند پول کم قیمت معادل آن بدل کردن و آنرا دادن و ...
Moreمعنی خرد کردن لغتنامه دهخدا
سعدی . - خرد کردن پول ؛ پولی با قیمتی بیشتر را بچند پول کم قیمت معادل آن بدل کردن و آنرا دادن و پولهای کوچک تر در عوض ستدن . - خرد کردن سبزی یا گوشت یا قند ؛ بقطعات ریز بریدن آن . - خرد کردن هیزم ...
Moreخرد - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی خرد - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید خرد. [ خ ِ رَ ] ( اِ ) عقل. ( برهان قاطع ) ( از انجمن آرای ناصری ) ( از آنندراج ).
Moreمعنی خرد کردن فرهنگ فارسی معین
معنی واژهٔ خرد کردن در فرهنگ فارسی معین به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب فرهنگها:: لغتنامه دهخدا:: فرهنگ فارسی معین:: فرهنگ فارسی عمید:: واژگان مترادف و متضاد:: واژههای مصوّب فرهنگستان
Moreمعنی خرد لغتنامه دهخدا
فرهنگ و خرد دارد و نونده . یوسف عروضی . اندر میزد با خرد و دانش وَاندر نبرد با هنر بازو. فرخی . خرد باشد که خوب و زشت داند چو مهر آید خرد در دل نماند. (ویس و رامین ). خرد را می ببندد چشم را خواب
Moreخرد شدن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی خرد شدن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد.
Moreمعنی شکستن لغتنامه دهخدا
معنی واژهٔ شکستن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از ... - به هم درشکستن ؛ خرد کردن . در هم کوبیدن . در هم شکستن : بزد بر سر دیو چون پیل مست سر و مغز و پایش به هم درشکست .
Moreمعنی خرد و خمیر کردن لغتنامه دهخدا
معنی واژهٔ خرد و خمیر کردن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب فرهنگها:: لغتنامه دهخدا:: فرهنگ فارسی معین:: فرهنگ فارسی عمید:: واژگان مترادف و متضاد:: واژههای مصوّب فرهنگستان
Moregrinding - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی grinding - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید اسیابکردن، سابیدن، دسته ای از واکنش های شیمیایی بدون حلال که به روش فیزیکی و سابیدن در ...
Moreتتریص - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی تتریص - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید تتریص. [ ت َ ] ( ع مص ) استوار کردن چیزی را. ( از اقرب الموارد ).
Moreخرد - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی خرد - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید خرد. [ خ ِ رَ ] ( اِ ) عقل. ( برهان قاطع ) ( از انجمن آرای ناصری ) ( از آنندراج ).
Moreمعنی خرد - فرهنگ فارسی معین
2. منبع. فرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. خرد. معنی 1 - کوچک . 2 - کم سال ، کودک . مترادف درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقيبت، هوش. متضاد كبير، بالغ، بزرگ ...
Moreمعنی خورد کردن لغتنامه دهخدا
معنی واژهٔ خورد کردن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب خورد کردن . [ خوَرْدْ / خُرْدْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه کردن . (ناظم الاطباء). خرد کردن . - خورد کردن خرمن ؛ درهم کوفتن ساقه و سنبله و جدا کردن کاه ...
Moreمعنی خرد لغت نامه دهخدا پارسی ویکی
فرهنگ و خرد دارد و نونده . یوسف عروضی . اندر میزد با خرد و دانش وَاندر نبرد با هنر بازو. فرخی . خرد باشد که خوب و زشت داند چو مهر آید خرد در دل نماند. (ویس و رامین ). خرد را می ببندد چشم را خواب
Moreمعنی خرد لغت نامه دهخدا پارسی ویکی
مانند: بهمن آباد و مزینان دوشهرک خُرد (تنها) در راه ری می باشند و کشت و بر در آنها بسیار است. (حدودالعالم ص. 89) زیرا پسوند «ک» نشان کوچکی است؛ پس وقتی گفته شهرک، یعنی شهر کوچک و دیگر نیازی به آوردن واژه خرد نبود.
Moreمعنی خرد کردن جدول یاب
خرد کردن: جستجو معنی "خرد کردن" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجی
Moreکردن - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید و از صاهه آهن و پولاد خیزد و تیغها کنند وشمشیرها، چاهکی خوانند.
Moreمعنی شکستن لغتنامه دهخدا
معنی واژهٔ شکستن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از ... - به هم درشکستن ؛ خرد کردن . در هم کوبیدن . در هم شکستن : بزد بر سر دیو چون پیل مست سر و مغز و پایش به هم درشکست .
Moregrinding - معنی در دیکشنری آبادیس
در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید دیکشنری مترجم grinding پیشنهاد کاربران اسیابکردن، سابیدن، دسته ای از واکنش های شیمیایی بدون حلال که به روش فیزیکی و سابیدن در هاون چینی، انرژی ...
Moreمعنی انتحال لغتنامۀ آنلاین دهخدا
معنی انتحال در لغتنامه دهخدا: [اِ تِ] (ع مص) چیز کسی را جهت خود دعوی کردن. شعر دیگری را بر خود بستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). شعر یا سخن دیگری را بر...
Moreمعنی خرد - فرهنگ فارسی معین
2. منبع. فرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. خرد. معنی 1 - کوچک . 2 - کم سال ، کودک . مترادف درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقيبت، هوش. متضاد كبير، بالغ، بزرگ ...
Moreمعنی خرد لغت نامه دهخدا پارسی ویکی
مانند: بهمن آباد و مزینان دوشهرک خُرد (تنها) در راه ری می باشند و کشت و بر در آنها بسیار است. (حدودالعالم ص. 89) زیرا پسوند «ک» نشان کوچکی است؛ پس وقتی گفته شهرک، یعنی شهر کوچک و دیگر نیازی به آوردن واژه خرد نبود.
Moreمترادف و متضاد خرد کردن جدول یاب
معنی خرد کردن در مترادف و متضاد زبان فارسی: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهمشکستن، نابود کردن، تبدیل ... ثبت نام در باشگاه جدول یاب ورود/ثبت نام سریع با اکانت گوگل باشگاه جدول یاب حل ...
Moreترجمه grinding به فارسی ، فرهنگ لغت انگلیسی - فارسی ...
عباراتی شبیه به "grinding" با ترجمه به فارسی. (با خرد کردن یا آسیاب کردن) تولید کردن (خودمانی) سخت کار یا مطالعه کردن (خودمانی) کمر را دایره وار چرخاندن 4 (چاقو و غیره را با چرخ سنباده) تیز کردن ...
Moreلغتنامه
راهنمای استفاده از لغتنامهٔ دهخدا. سامانههای الکترونیکی. دانلود بروشور و پوستر. لغتنامه. پیوندهای مرتبط. مکانیابی. نقشۀ سایت. تماس با ما. دربارۀ ما.
Moregrinding - معنی در دیکشنری آبادیس
در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید دیکشنری مترجم grinding پیشنهاد کاربران اسیابکردن، سابیدن، دسته ای از واکنش های شیمیایی بدون حلال که به روش فیزیکی و سابیدن در هاون چینی، انرژی ...
Moreترجمیک دیکشنری تخصصی معنی مسیحی کردن ...
دیکشنری ترجمیک مجموعه ای غنی و پویا از لغات ترجمه شده توسط مترجمان ترجمیک است. دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی به شما کمک می کند معنای لغات را به خوبی پیدا کنید.
Moreتتریص - معنی در دیکشنری آبادیس
معنی تتریص - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید تتریص. [ ت َ ] ( ع مص ) استوار کردن چیزی را. ( از اقرب الموارد ).
Moreمعنی صور لغت نامه دهخدا پارسی ویکی
معنی واژه صور در لغت نامه دهخدا در پارسی ویکی معنی واژه صور در لغت نامه دهخدا در پارسی ویکی پارسی ... نعره و آه بلند دردناک . (فرهنگ رشیدی ). تعداد نمایش: « قبلی صفحه ۱ از ۱۰ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ...
Moreترجمه و معنی صوتية در فرهنگ لغت همه عربی-فارسی
معنی صوتية تعریف کلمه صوتية در فرهنگ لغت آنلاین المعانی مبحث مورد جستجو موضوع همه است در فرهنگ لغت عربی-فارسی فرهنگ لغت جامعی که شامل معنی لغات و جملات عربی میشود. صفحه 1
More>> Next:سنگ شکن در شیلی شمال
Categories
- ترجمة تشغيل محطم من الإنجليزية إلى الصينية
- مخطط تدفق معالجة الجبس للأطفال
- البرازيل الكرة المعدنية مطحنة
- تأثير كسارة إنتاج الصخور آلة كسارة الحجر
- سيمونز دليل مخروط محطم للبيع
- مبيعات محطم في أستراليا
- عينات الفحم التلقائي في الحزام الناقل
- سامسونج كسارة الصخور
- معدات عملية تعويم خام الحديد للبيع كسارة للبيع
- مزود كسارة خام الحديد المحمولة في جنوب أفريقيا
- 100tpd طحن الاسمنت تكلفة المشروع وحدة
- المطرقة مطحنة جنوب افريقيا عام للبيع
- موقع معدات ثقيلة بالامارات
- تغذية الدجاج طاحونة لدغ طاحونة
- عملية تعدين خام الحديد في اندونيسيا
- معدات التعدين الذهب المستخدمة في الولايات المتحدة الأمريكية
- درهم شکستن و خرد کردن گیاهان طلا
- سعر معدات الكسارة الأوتوماتيكية في جنوب إفريقيا
- خام البيرلايت الدولوميت
- آلة محطم التصميم الشعبي
- تولید کننده تجهیزات معدن کک
- مطاحن طحن للبيع زيمبابوي
- كسارة فكية تكسير الاسمنت للبيع
- أسعار فقي مطحنة في باك
- صغر حجم طحن عجلات
- خام الحديد صنع آلات للبيع
- كيفية مطحنة الفضة الخام
- مواد خرد کردن در الجزایر
- فرآیند کاوی از سنگ مرمر
- تستخدم المورد كسارة فحم الفحم في اندونيسيا